دخترایرونی
«ضـــــــــــــــ» چه عجب از اين طرفها!راه گم کرده ايد؟ را روي هم گذاشتيم يک عمرجان کندن وبه جايي نرسيدن هنگام خوردن بچه به زمين غرور را زير پا گذاشتن از اين غلط ها بکني کله کسي فرو کردن جهنم گفت هيزمش تر است به چيزي مشغول بودن زبانم قاصر است به قول معروف اين قيافه را به خودت نگير
نظرات شما عزیزان:
863-that`s torn it همه چي ضايع شد
«طـــــــــــــــ»
864-my patience gave out طاقتم تاق شد
865-speak for yourself! !از طرف خودت حرف بزن
866-whose side are you on? طرف کي هستي؟
867-poor fellow! !طفلک!حيوانکي
868-don`t be long طولش نده
«عـــــــــــــــ»
869-be gone on sb عاشق سينه چاک کسي بودن
870-let`s enjoy ourselves عشقمان را بکنيم
871-bless you! !عافيت باشه
872-it was heaven عالي بود.معرکه بود
873-learn one`s lesson عبرت گرفتن
874-you`re a one عجب ناقلايي هستي
875-what a surprise! !چه عجب
876-well،did you ever! !عجب به حق چيزهاي نشنيده
877-what good wind blows you here?
878-make haste! !عجله کن
879-drive sb crazy کسي را سخت عصباني کردن
880-he`s not all there عقلش پاره سنگ بر ميدارد
881-it`s beyond my wit عقلم قد نمي دهد
882-we put our heads together عقلهايمان
883-i beg to differ متاسفانه با شماهم عقيده نيستم
884-i`m not a mind reader! !علم غيب که ندارد
885-cock of the walk علمدار دسته
886-in bulk «عمده-فله اي «بازرگاني
887-all those years of hard work and nothing to show for
888-time flies عمر مثل برق ميگذرد
889-«on»borrowed time عمر دوباره
890-our days are few اين قافله عمر عجب ميگذرد
891-an armchair critic عالم بي عمل
892-whoops-a-daisy «عيبي ندارد.هيچي نشد »
893-there will be the devil to pay عواقب وخيمي خواهد داشت
894-what`s the matter with...? چه عيبي دارد که...؟
«غـــــــــــــــ»
895-put one`s pride in one`s pocket
896-he`s not to be found نيست که نيست غيبش زده
897-die of grief از غصه دق کردن
898-he`s done sod هيچ غلطي نکرده
899-let him do his worst بگذار هر غلطي که ميخواهد بکند
900-don`t dare do that again ديگه نبينم
901-eat humble pie به غلط کردن افتادن
902-he ate the dirt به غلط کردن افتاد.
903-go AWOL غيبش زده
904-for pete`s sake بالا غيرتاٌ
905-he is on his mettle غيرتي شده
«فـــــــــــــــ»
906-die the death فاتحه چيزي را خواندن
907-what`s the use! !چه فايده
908-silently curse sb تو دل به کسي فحش دادن
909-the brain drain فرارمغزها
910-ups and downs فرازونشيب
911-an only child تک فرزند
912-be in shape تو فرم بودن
913-your wish is my command شما امر بفرماييد
914-here you go بفرماييد
915-what do you take me for? منو چي فرض کردي؟
916-so much for his help! !بفرماييد.!اين هم از کمک کردنش
917-help yourself! !بفرماييد!تعارف نکنيد
918-jerry builder بساز بفروش
919-hammer sth into sb`s head چيزي را به
920-none of your cheek فضولي اش به تو نيامده
921-none of your gaw! !فضولي موقوف
922-nosey parker فضول باشي
923-curiosity killed the cat فضول را بردند
924-none of your concern! !فضولي موقوف
925-every man for himself هرکي به فکرخودشه
926-come to think of it خوب که فکرش را مي کني
927-be very considerate of sb خيلي به فکرکسي بودن
928-like hell! !فکر کردي
929-what`s on your mind? چي تو فکرته؟
930-i thought as much فکرشو ميکردم
931-just imaging/fancy فکرش رو بکن
932-i have a bright idea يه فکر بکري دارم
933-on impulse بدون فکر-همين طوري
934-blow the expense! فکر پولش رو نکن
935-probe sb`s mind فکر کسي را خواندن
936-you name it هر چه بتواني فکرش را بکني
937-i thought as much فکرش را ميکردم
938-have one`s heart set on sth فکروذکر کسي
939-it`s as good as done فکرش را نکن
940-you diden`t account for that فکرآنجارانکرده بودي
941-the world and his wife هر کسي که فکرش را بکني
942-you set me thinking مرا به فکر انداختي
943-miserable as sin فلک زده
944-cheese it! !فلنگ را ببند
945-hook it فلنگ را بستن
946-steady! !حرف دهنت را بفهم
947-you`re getting the idea داري يواش يواش مي فهمي
948-throw book at sb «چيزي را به کسي فهماندن»عواقب
949-mark my words يک روز خودت ميفهمي!يادت باشه
950-if i get you right... اگر درست فهميده باشم
951- i have it! فهميدم!پيداش کردم
952-clue sb up به کسي شير فهم کردن.حالي کردن
953-big deal فوق العاده است
954-off-the-cuff في البداهه
«قـــــــــــــــ»
955-wheeler dealer قالتاق
956-have finished with it! !قالش را بکن
957-be my guest! !اين قابل ندارد
958-forget it قابلي نداره حرفش را نزن
959-i lack words with which to express my thanks
960-he`s not all there! سيمهايش قاطي است
961-i stand corrected اشتباه خود را قبول ميکنم
962-point taken! قبول کردم
963-done! «قبول!باشه!»بازرگاني
964-i take your point«but...» «...فرمايش شما قبول »اما
965-it`s not a hanging matter قتل که نکرده
966-there`s a dear! !قربانت بروم
967-i swear it قسم مي خورم
968-cross my heart به شرافتم قسم.اين تن بميرد
969-that`s a good fun! !قصه ي قشنگيه
970-the plot thickens قضيه داردبيخ پيدا ميکند
971-she took it too hard قضيه راخيلي جدي گرفت
972-what`s a cooking? قضيه چيه؟
973-there`s a knack in it قلقي دارد.لمي دارد
974-go easy with sth در مصرف...قناعت کن
975-in a manner of speaking به قولي
976-to coin a phrase به قول بچه ها گفتني.
977-promise you won`t tell! !قول بده به کسي چيزي نگويي
978-don`t look like that اين قيافه را به خودت نگير
979-wipe that expression off your face
980-until the cows come home تا قيام قيامت
981-at a price! !جه قيمتي
:قالبساز: :بهاربیست: |