دخترایرونی
پيشه ام فرياد است!! کاسبم.....کاسب دل.... صادراتم شادي..... وارداتم غم و درد.... آشنایانی دارم....سردتر از سردي برف..... گاه گاهي يخشان ميشکند...... گاه گاهي دلشان ميسوزد...... ولي از روي ترحم!!! سرزميني دارم .... مردمانش همه دوست همه حزب بادند دلشان مرده ولي ، لبشان خندان است..... گله از اهل تماشا دارم...... گله از اين همه حاشا دارم...... خنده ام ميگيرد گاه گاهي دلي ميسازم.....ميفروشم به شما..... تا به آواز صداقت که در آن زندانيست، دل بي مهر شما تازه شود خوب ميدانم دلتان بي مهر است..... پس کلام آخر...... دل من ميخواهد، حرف آخر سخن او باشد...... ياد سهراب بخير همه حزب بادند "
نظرات شما عزیزان:
یاد سهراب بخیر
شعر او زيبا بود...... شعر من تکرار است..... جرم من تقليد است
لا اقل حرف دل است.... خوب ميدانم که سهراب مرا ميبخشد
آخر او حرف دلش را زد و رفت....حرف من جا مانده
پس چنين ميگويم
اهل شعرم....اهل تنهايي و درد
ولي از روي ريا
خنده ام ميگيرد!!
من خودم اهل تماشا هستم.....
چه خيالي.....چه خيالي.....
" آشنایانی دارم سردتر از سردی یخ،
:قالبساز: :بهاربیست: |